موضوع مورد بحث در این مقاله نکات جالب«آیهی 56 سوره احزاب»است؛یعنی سعی بر این بوده است که نکات قابل توجه موجود در این آیهی شریف، مجمل و مبتنی بر آرای مذکور در تفاسیر روشن شود.
نخست نظر قرآن و انعکاس آن در تفاسیر، در باب رفقت منزلت و عظمت رسول اکرم(ص)، در پیشگاه خدا، بهاختصار ذکر شده، سپس موضوع قابل توجه تداوم درود و سلام پروردگار سبحان بر روان رسول گرامیش مطرح شده است و کیفیت درود و سلام خدا، فرشتگان و مؤمنان بر روان آن بزرگوار، مطابق نظریات مفسران بزرگ به دنبال آنها آمده است و گفتهایم که لازم است همراه نام پیامبر و اهل بیت مکرّمش، درود و سلام باشد.آن گاه زمان و مکان نثار صلوات و نتایج حسنهی آن بر تن و روان درودگویان مذکور افتاده است.در خاتمه هدف غایی دستور خدای سبحان در آیهی مذکور نوشته شده است.
سخن گفتن از کسی که عظمت افلاکی او در عالم امکان نمیگنجد، بسیار مشکل است امّا این نکته مسلّم است که شناختن چهرههای درخشان و اسوههای مکتب متعالی و انسانساز اسلام حدّاقل، بر هر فرد مسلمان دردمندی لازم و ضروری است؛بنابراین به حکم این که خداوند سبحان بر هیچ انسانی تکلیفمالایطاقنمیکند، بر ما فرض است که به اندازهی استعدادمان در مسیر شناخت این الگوهای تمام عیار بشریّت گام برداریم.
در اینجا شمّهای از انعکاس عظمت رسول خدا(ص)در یکی از آیات قرآن ذکر خواهد شد زیرا اوّلین منبع منقنی که درباره شناخت وجود مقدّس رسول اکرم(ص)پیش روی ماست، قرآن کریم است و به حق باید گفت که اگر جلوههای شخصیّت رسول اکرم(ص)در قرآن کاملا بررسی شود، نکات شگفتانگیزی توجه خردمندان راستین عالم را به خود جلب خواهد کرد.
***** البته مقام و منزلت وجود مقدّس حضرت رسول اکرم(ص)در قرآن به گونهای وصف شده که حدّ و حصری ندارد و بیان و قلم از تفسیر و تشریح آن عاجز و ناتوان است.در این مقاله یکی از آیات قرآن کریم که روشنگر عظمت الهی و انسانی آن وجود شریف است، به اجمال و بر مبنای چند تفسیر مورد بررسی قرار میگیرد.
خداوند سبحان در آیه 56 سوره احزاب میفرماید:«انّ اللّه و ملئکته یصلّون علی النّبی یا ایّا الّذین امنوا صلوا علیه و سلّموا تسلیما»صاحب مجمعالبیان در باب وسعت عظمت رسول گرامی اسلام(ص)بر مبنای آیه فوق میفرماید:«لمّا صدّر سبحانه هذه السورة بذکر النّبی(ص)و قرّر فی اثناة السورة ذکر تعظیمه ختم ذلک بالتعظیم الذی لیس یقاربه تعظیم و لا یدانیه»، فقال:«انّ اللّه...»که پروردگار سبحان این سوره را با نام مقدّس حضرت رول اکرم(ص) مصدّر فرموده، در اثنای سوره بزرگواری و عظمت آن وجود شریف را بیان میفرماید و این موضوع را(بیان عظمت حضرت رسول اکرم(ص))با تعظیم و بزرگداشتی به پایان میرساند که هیچ مجد و تعظیم و بزرگداشتی نمیتواند با آن برابری کند.
تجلیل و تعظیمی که در آیهی 56 سورهی مبارکهی احزاب از حضرت پیامبر اسلام(ص)صورت گرفته چنان است که هر فرد آشنا به ادب عربی و فرهنگ غنیّ اسلامی را به حیرت وامیدارد و به تعبیر بوصیری:در اینجا پروردگار سبحان و فرشتگان مقرّب درگاه او.مؤمنان مؤیّد، درود فرستنده به وجود مبارک و شریف حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی(ص)هستند و این خود در ذهن انسان منصف معنایی عظیم و قابل تأمّل را متبادر میسازد و آن این که وجود مقدّس آن حضرت دارای چه میزان عظمت و وجاهتی است که خداوند سبحان ذات مقدساش را ثناگوی حضرتش معرّفی کرده است؛
فخر رازی در تفسیر کبیر ذیل آیهی 56 سوره مبارکه احزاب درباره مقام و منزلت حضرت پیامبر اکرم(ص)مینویسد:آن بزرگوار در ملاء اعلی محترم است زیرا که خداوند سبحان و فرشتگان مقرّب درگاهش بر آن جناب درود میفرستند.امّا اگر دربارهی پایگاه معنوی آن بزرگوار در میان انسانها اظهارنظر کنیم باید بگوییم که آن برگزیدهی خداوند سبحان واجب الاحترام است و این موضوع از بیان پروردگار متعال مستنبط است که با طرح صیغهی امر میفرماید:ای کسانی که ایمان آوردهاید بر او درود بفرستید و در پیشگاهش با تمام وجود سر تسلیم فرود آورید.
نکتهی دیگر آن است که این سلام و درود منقطع نیست بلکه لطف الهی الی الابد شامل حال آن بزرگوار شده است چرا که برای بیان این موضوع (اعلام درود و سلام خداوند سبحان بر رسول مکرّم اسلام(ص))از فعل مضارع (یصلّون)بهره جسته است و فعل مضارع بیانگر دوام و جاودانگی است، یعنی سلام و درود و تجبیل خداوند منان جاودانه میباشد و هر دم روان پاک و وجود مقدّسش از عنایات بیکران الهی برخوردار است:و چه زیبا گفته است فرزدق در قصیده میّمیه خود در مدح امام سجّاد(ع)و در خطاب به«هشام بن عبدالملک» آنجا که وجود شریف امام(ع)را پسر پیغمبر(ص)معرّفی کرده و به دنبال آن عظمتهایی را از پدر بزرگوارش(حضرت پیامبر(ص))بیان نموده است:
...«هذا الذی احمد المختار والده
صلّی علیه الهی ماجری القلم»
«لو یعلم الرکن من قد جاء یلثمه
لخّر یلثم منه ما وطی القدم»
«هذا علی رسول اللّه والده
امست بنور هداة تهتدی الامم» 2 ...
«این شخصیّت بزرگوار کسی است که احمد مختار آن پیامبر برگزیده الهی-نبی اکرم(ص)-پدر اوست، آن پیامبر عظیمالشأنی که خداوند سبحان تا زمانی که قلمش در جریان است سلام و درود خود را شامل حال ایشان گردانیده است»یعنی به طور جاودانه والی الابد صلوات خود را شامل و نثار وجود شریف حضرتش کرده است.
بنابراین نکتهای که میتوان دریافت و بر زبان راند این است که:ای اولیالالباب!در باب این عظمت تأمّل بسیار کرده و اندیشه کنید و با همین تأمّل و تفکّر است که مرحوم محمّد بوصیری از شعرای قرن هفتم دیار مصر در قصیده بردهی خود طی زمزمهای میگوید:
...«منزّه عن شریک فی محاسنه
فجوهر الحسن فیه غیر منقسم»
دع ما ادّعته النصاری فی نبیّهم
و احکم بما شئت فیه و احتکم»
فانسب الی ذاته ما شئت من شرف
و انسب الی قدره ما شئت من عظم»
فان فضل رسول ا...لیس له
حدّ فیعرب عنه ناطقّ بفم»
اعیا الوری فهم معناه فلیس یری
للقرب و البعد منه غیر منفحم»
-آن رسول گرامی در کمالات خود شریکی ندارد، پس جوهر حسن و کمال-در مرحله مخلوق بودن-در وجود او تمام عیار است.
-آن را که مسیحیان درباره پیامبرشان ادّعا کردهاند(مقام الوهیت را)رها کن و غیر از این مرحله، هر کمالی را که دلت بخواهد برای وجود شریفش مسلّم بدان.
-آری هر نوع شرف و عزتی و هر گونه قدر و منزلتی را غیر از مرحله خدایی، به آن جناب منسوب بدان.
-زیرا فضل و عظمت رسول خدا(ص)حدّ و مرز معینی ندارد که گویندهای و یا وصف کنندهای بتواند با یک وصف و تمجید مشخصی، آن را آشکار کند.
-پس باید بگویم فهم و درک معنای واقعی وجود آن حضرت(ص)تمام توجه کنندگان به این مقام شامخ را عاجز و ناتوان گردانیده است.
لذا کلیّه کسانی که برای معرفی شخصیت نبی اکرم(ص)مصمم شدهاند، با دیدن عظمت بیکران او خاموشی را برگزیدهاند.
الف:معنای صلوات خدا و فرشتگان و مؤمنان بر رسول گرامی اسلام(ص):
علاّمهی طباطبایی(ره)در تفسیرالمیزان از امام هادی-علیهالسلام- نقل میکند:«قلت:ما معنی صلاةاللّه و ملائکة و صلاة المؤمن؟قال:صلاة اللّه رحمة من اللّه و صلاة الملائکة تزکیه منهم له، و صلاةالمؤمنین دعاء منهم له.» 3 راوی از امام-علیهالسلام-سؤال میکند که:«معنای صلوات و درود خداوند سبحان و فرشتگان و مؤمنان چگونه است؟»
میفرماید:«صلوات الهی همان رحمت الهی است که هر دم بر آن حضرت فرود میآید و صلاة ملائکه تزکیه و پاک ساختن حضرت رسول(ص) است از سوی فرشتگان، و صلوات مؤمنان دعا و درخواست از پروردگار سبحان است که سلام و درود خود را شامل وجود مبارک آن حضرت بگرداند.»
شیخ طوسی(ره)در این باره مینویسد:«و صلاةاللّه-تعالی-هو ما فعله به من کرامته و تفضیله و اعلاء درجاته و رفع منازله و ثتائه علیه و غیر ذلک من انواع اکرامه، و صلاةالملائکة علیه مسألتهماللّه-تعالی-ان یفعل به مثل ذلک» 4
معنی سلام و درود پروردگار سبحان به وجود شریف حضرت نبی اکرم(ص)عبارت است از:
1-شمول تمام عیار عنایتها، کرامتها و الطاف الهی بر آن وجود مقدس؛
2-تفضیل و برتری آن حضرت بر عالمیان؛
3-بالا بردن مقام و منزلت آن بزرگوار تا قرب الهی؛
4-شامل گردانیدن برکات ثنا و درود بر ایشان و اعطای تمام عظمتهای الهی؛ سلم و درود فرشتگان نیز آن است که از خداوند سبحان درخواست میکنند که همان عظمتها و کرامت را شامل حال آن حضرت(رسول گرامی اسلام(ص))بگرداند.مرحوم طبرسی نیز در تفسیر جوامعالجامع 5 تقریبا عین معنای فوق را درباره معنی کلمه صلاة ذکر میکند.در جلد چهارم تفسیر نورالثقلین 6 نیز حدیثی قریب به مضمون نکات مزبور وارد شده است.
در تفسیر تبیان در باب کیفیّت صلوات و درود فرستادن مؤمنان بر رسول اکرم(ص)مینویسد:«و هو ان یقولوا:اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد 7 ...»یعنی معنای«صلّوا»این است که ای مؤمنان بر محمّد(ص)و خاندانش درود فرستید.همین تعبیر در تفاسیرالمیزان 8 ، جوامعالجامع 9 ، تفسیر کبیر 10 و تفسیر مجمعالبیان به همان ترتیب فوق آمده است.
همان طور که از اقوال و احادیث مربوط به کیفیّت سلام و درود مؤمنان بر رسول خدا(ص)برمیآید، لازم است که صلوات بر رسول(ص)همراه صلوات بر آل او باشد.
مفسّر بزرگوار علاّمهی طباطبای(ره)در باب اشتراک خاندان رسول(ص)با آن بزرگوار حدیثی از تفسیر«درّالمنثور»نقل کرده، میفرماید: «اقول:و قد اورد ثمانی عشرة حدیثا غیر هذ الرّوایة تدل علی تشزیک آل النّبی معه فی الصلاة روتها اصحاب السنن و الجوامع عن عدة من الصاحبة منهم ابن عباس و طلحة و ابو سعید خدری و ابو هریره و ابو مسعود الانصاری و بریده و ابن مسعود و کعب بن عجرة و علی-علیهالسلام-امّا روایات السیّعه فهی فوق حد الاحصاة.» 11
علاّمه میفرماید:غیر از این روایت در میان احادیث اهل سنّت هجده حدیث وارد شده است که دلالت بر همراهی خاندان رسول(ص)در صلوات با آن جناب است که آنها را صاحبان کتب اصیل حدیث از عدّهای از صحابه و علی -علیهالسلام-نقل کردهاند....
البته پس از ذکر این نکته از منابع و متون اهل سنّت، میفرماید: «انعکاس این نکته در روایات شیعه به لحاظ کثرت آنها قابل شمارش نیست.» 12
آن چه از محتوای آیهی شریفه درباره زمان و مکان صلوات مستفاد میشود، این است که این موضوع هم مانند ذکر خدا مربوط به زمان ومکان معیّنی نیست.زیرا که جمله اوّل از آیهی شریفه، صلوات خدا و فرشتگان را بر ذات پاک آن حضرت به طور دایمی مطرح میفرماید و چون صلوات مؤمنان در جمله دوّم همان آیه و به تبع جمله اوّل مطرح میشود، لازم میآید که محدودیّت نداشته باشد.به همین علّت است که محمّد بن محمّد عماری در اثر خود معروف به«تفسیر ابی السعود»ذیل آیه فوق مینویسد:«والآیة دلیل علی وجوب الصلاة والسلام علیه مطلقا من غیر تعرض لوجوب التکرار و عدمه.» 13 (متن آیه شریفه بیانگر وجوب سلام و درود به طور مطلق است، بدون این که به تکرار و عدم تکرار سلام و درود متعرض شود.)
آن چه از دستورات ائمه اطهار-علیهمالسّلام-و بیانات مفسّران عظام بر میآید، این است که نثار صلوات در هر جایی که اسم مبارک نبی اکرم(ص) جاری شود و یا آیهی شریفهی مورد بحث، تلاوت گردد، واجب است.
تفسیر شبّر در ذیل جملهی (یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه)مینویسد: «و مفادها وجوب الصلاة والسّلام علیه فیالجمله.»(یعنی مفهوم آیه بیانگر وجوب سلام و درود بر نبی اکرم(ص)است در هر زمانی که نام مقدسش ذکر شود)و علی-علیهالسلام-میفرماید:«هر گاه نام مبارک محمّد(ص)جاری و یا آیهی شریفهی«انّ الله و ملائکته...»تلاوت شد حتی در حال نماز هم باشید صلوات بفرستید» 14
در تفسیر نورالثقلین روایتی از امام باقر(ع)نقل میکند که آن جناب در خطاب به زراره فرمود:
«وصلّ علی النّبی(ص)کلّما ذکرته او ذکره ذاکر عندک فی اذان او غیره» 15 (بر پیامبر اکرم(ص)درود بفرست در هر زمانی که خودت آن جناب را بر زبان جاری میسازی یا فرد دیگری آن بزرگوار را در حضور تو یاد میکند که ممکن است در اذان و یا در غیر اذان باشد.)
در همین مورد نثار صلوات بر رسول(ص)در آن هنگامی که نام مقدّسش جاری شود، صاحب تفسیر ابیالسّعود بیان لطیفی دارد، آنجا که میفرماید:«مقتضای احتیاط در این مورد آن است که فرد مؤمن بلافاصله با جاری شدن نام شریفش صلوات بفرستد.» 16
تفسیر ابیالسّعود از رسول اکرم(ص)روایت میکند که آن بزرگوار فرمود:«خداوند متعال دو فرشته را به خاطر من مأمور کرده است هر گاه در نزد مسلمی اسم من جاری شود و آن فرد مسلم برای من درود بفرستد، آن دو فرشته گویند:خداوند متعال گناهان ترا ببخشد و به دنبال آن، خداوند سبحان و کلیّه فرشتگان درگاه ذوالجلال در جواب آن دو فرشته میگویند:دعایتان مستجاب باد...» 17
آن چه از محتوای حدیث شریف مستفاد میشود، این است که نه تنها دعای مؤمن در ایراد صلوات قطعا مورد پذیرش پروردگار سبحان است، بلکه بالاترین پاداش یعنی غفران الهی نیز شامل حال آن ایراد کننده صلوات است که با خلوص نیّت و صدق دل، خود را به دریای بیکران سلام و درود پروردگار متّصل کرده است.پس نثار صلوات خالصانه بر پیشگاه با عظمت نبّی اکرم(ص) بالاترین نیرو و قدرت را برای نابود ساختن گناهان انسان دارد و اگر گفته شود صلوات صمیمانه هادم ذنوب است، سخنی به گزاف بیان نشده است.حدیث شریف زیر را از امام رضا(ع)در این باب به عنوان نمونه میآوریم:«من لم یقدرعلی ما یکفّر به ذنوبه فلیکفّره منالصّلوة علی محمّد و آله فانّها تهدم الذنوب هدما.» 18 (هر کس که نتواند عمل صالحی را انجام دهد که به واسطه آن عمل صالح، گناهانش را زایل کند، لازم است سلام و درود خود را به ساحت مقدّس نبی اکرم(ص)و خاندان پاک او زیاد بگرداند.زیرا که مسلّما صلوات و درود، گناهان آن بنده گنهکار را نابود میکند.)به عبارت دیگر، صلوات-اگر از دل پاک برخیزد-نوعی آماده سازی روح است برای انجام اعمال صالح، و اعمال صالح و شایسته، انسان را برای دریافت لطف و رحمت الهی لایق میگرداند و او را در مسیر رسیدن به بهشت قرار میدهد و شاید به همین علّت است که امام علی(ع)میفرمایند:«ای مؤمنین به واسطه گواهی دادن به وحدانیّت پروردگار سبحان و رسالت نبی اکرم(ص)، داخل بهشت میشوید و به وسیله نثار سلام و درود به ساحت مقدّس نبوی(ص)و ائمه اطهار-علیهمالسلام-مشمول رحمت واسعهی الهی میگردید، پس بر شما توصیه میکنم که سلام و درود خودتان را بر پیامبر(ص)و آل او-علیهمالسلام-بیشتر بکنید.» 19
یکی از بزرگترین اسباب تقرّب به پیشگاه پروردگار سبحان که در گستره قرآن و سنّت مورد توجّه و عنایت واقع شده، امر مهم دعا است که متأسّفانه به مفهوم واقعی آن عنایت چندانی نشده است.بیان مفهوم و معنای واقعی دعا و ارائهی پایگاه و منزلت آن در قرآن و سنّت، قطعا یک رسالهی مفصّل جداگانهای را میطلبد که در اینجا مجال بحث آن نیست، امّ آن چه در مهمّترین راز و نیازها و دعاها جلب توجّه میکند، این است که درخواست بالاترین اهداف و نیازها از پیشگاه پروردگار سبحان به دنبال نثار صلوات باید باشد.در این مورد نمونههای زیادی وجود دارد تا آنجا که به اندازه دعاهای موجود در کتب معتبر شاهد و نمونه میتوان یافت.در اینجا برای نمونه به ذکر چند مورد روشن اکتفا میشود:مسلّما دعایی که در قنوت نماز عیدین(عید فطر و عید اضخی)خوانده میشود، دارای مفهوم بسیار عالی و غنی است زیرا که نمازگزار در ان دعا، بالاترین درخواست را از خدایش دارد، عرض میکند: «خدایا مرا به تمام خیرها و سعادتهایی داخل بگردان که محمّد(ص)و آل محمّد -علیهمالسلام-را به آنها داخل گردانیدی، هم چنین مرا از تمام بدیها و زشتیهایی که آن بزرگواران را از آن خارج گردانیدی، خارج بگردان...»و مسلّما با اندکی دقّت دریافته میشود که این خواستهها در رأس نیازهای یک مؤمن به خداست.حال، نکته این است که راز و نیاز کننده که در دو رکعت نماز عیدین، نه بار این دعای زیبا را با خلوص نیّت از خدایش میطلبد، این امر و این خواسته به دنبال نثار صلوات انجام میشود.«اسئلک بحقّ هذاالیوم...ان تصلّی علی محمّد و آل محمد و ان تدخلنی فی کلّ خیر...»
در میان دعاهای مخصوص به تعقیبان نماز صبح، نمازگزار از خدایش میخواهد که:«خدایا در میان این جار و جنجالها و اختلاف اندیشهها و عقیدهها، مرا به سوی دین حقّ خودت هدایت بفرما.»بسیار قابل توجّه است که همین دعای بظاهر کوچک-ولی در حقیقت بسیار بزرگ-پس از نثار صلوات مطرح میشود:«اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمد و اهدنی لما اختلف فیه من الحقّ باذنک انک تهدی من تشاء الی صراط مستقیم.»و در دعای کوچک دیگری، نمازگزار پس از نماز در خطاب به خدایش میگوید:«خدایا!واجعل النّور فی بصری و البصیرة فی دینی...» 20
این شش درخواست قابل توجّه را وقتی از خدایش میطلبد که ابتدا از خدایش میخواهد که:«پروردگارا!«صلّ علی محمّد و آل محمّد»پس با این مقدّمه، فرمایش مولای متّقیان علی(ع)پرمعنا میشود که میفرماید:«بر محمد(ص)و آل او(ع)درود بفرستید زیرا که خداوند متعال در هنگام یاد کردن آن بزرگواران دعای شما را میپذیرد...»این حدیث را تفسیر نورالثقلین نیز آورده است.در کلام 361 نهجالبلاغه میفرماید:«اذا کانت لک الی الله سبحانه حاجة فابدأ بمسألة الصّلاة علی رسوله-صلی اللّه علیه و آله و سلّم-ثمّ سل حاجتک»(زمانی که نیازمند درخواست از پیشگاه پروردگار سبحان شدی درخواست خودت را با نثار صلوات آغاز کن، سپس حاجت خود را بطلب.)امام سجّاد-علیهالسّلام-نیز در صحیفه سجادیه در آنجا که در باب نیازمندیها از خداوند سبحان درخواست میکند ابتدا از خداوند سبحان میخواهد که بر محمّد(ص)و خاندان او درود بفرستد ...»
اگر نکات فوق با صدق نیّت و بدون مرض روحی مورد توجّه واقع شود، فرد بصیر و آگاه به دو نکتهی بسیار قابل توجه پی میبرد:
الف-مقام و منزلت نبی اکرم(ص)و ائمّه اطهار(ع)در پیشگاه پروردگار سبحان
ب-که منّت و احسان الهی بر بندگان خود بواسطهی تعلیم آیهی سوره احزاب
در اینجا ممکن است سئوالی در ذهن انسان متفکّر ایجاد شود که با وجود درود و سلام خدا و فرشتگان او بر رسول اکرم(ص)، چه نیازی به سلام و درود ما هست، یعنی با وجود شمول الهی بر وجود مبارک آن جناب، سلام و درود ما چه قدر و منزلتی دارد؟
فخر رازی در تفسیر کبیر به این سؤال چنین پاسخ میدهد:«سلام و درود ما بر نبی اکرم(ص)از آن جهت نیست که آن بزرگوار بدان نیازمند است زیرا که به صلوات فرشتگان نیز نیازی ندارد، چون صلوات وسیع خدا شامل حال او شده است.اما موظّف گردانیدن ما انسانها به صلوات فرستادن به او، به خاطر این است که مقام و منزلت رفیع آن حضرت را برای ما آشکار سازد، همان گونه که خداوند سبحان ما را موظّف گردانیده است که ذات اقدسش را یاد کنیم در حالی که هیچ نیازی به ذکر ما انسانها ندارد، بلکه این کار به جهت آن است که عظمت و بزرگواری آن ذات پاک برای ما آشکار شود، از طرف دیگر این دستور از بهر لطفی است که خداوند منّان میخواهد بدین وسیله انسان را اجر و پاداش دهد و مؤید این استدلال است فرمایش نبی اکرم(ص)که:«هر کس یک بار برای من درود بفرستد، خداوند سبحان ده بار برای او درود میفرستد. 22 »
و چه زیبا و متین است بیان سیدّد قطب در ذیل آیهی شریفه که جهت اختصار، ترجمه آن استنباط مفید ذکر میشود:«چه قدر شگفتانگیز است آن جایگاه معنوی و الهی تا جایی که ثنا و درود خداوند سبحان به نبی اکرمش(ص) کلّیه ابعاد عالم وجود را به جنب و جویش واداشته، و به واسطه عظمت و بزرگی این ثنا و درود، سر تا سر عالم هستی منوّر شده است و همه کرانهها و اطراف جهان برای ذکر ثنا و درودش زبان به گفتار بازکرده است.
«البتّه این ثنا و درود دایمی و همیشگی در متن هستی ثابت و پایدار میماند بنابراین هیچ نعمتی الهی بزرگتر از این نعمت عظیم نیست و هیچ بزرگداشتی معنوی بزرگتر از این تکریم نمیباشد.
«با وجود این همه عظمت و کرامت، سلام و درود بشر پس از سلام و درود خدا و فرشتگان بر وجود مقدّس رسول(ص)چه معنا و مفهومی دارد، پس حال که خداوند سبحان پس از اعلام سلام و درود جاودانی خود بر رسول اکرم(ص)مؤمنین را نیز مأمور این کار کرده است.به این علّت است که میخواهد بدین وسیله بر مؤمنان فضل و عنایت کرده و سلام و درود آنها را همراه سلام و درود خود بگرداند و بالاخره بدین وسیله از نظر مقامات معنوی انسانها را به اعلا علیّین برساند 23 .»
پس فلسفه اصلی امر پروردگار سبحان در این آیه آن است که بدنی وسیله، انسان وجود ناچیز خود را به کلّ متّصل کند و با زبان حال بگوید:
«قطره دریاست اگر با دریاست
ورنه او قطره و دریا دریاست»
در خاتمه با کمال تواضع و شرمندگی این مختصر را به ساحت مقدّس رکن عالم امکان، منجی بشریّت از منجلاب بدبختی و ضلالت، حضرت ولیعصر، امام زمان-عجّل اله تعالی فرجه الشریف-تقدیم میکند و هر لحظه انتظار دارد با قدوم مبارکش جهان را منوّر بگرداند.
(1)-تفسیر کبیر، 25/227
(2)-مناقب ابن شهر آشوب، 4/169
(3)-تفسیرالمیزان، 16/343
(4)-تبیان، 8/326
(5)-جوامعالجامع، 3/331
(6)-نور الثقلین، ص 300
(7)-تبیان، 8/326
(8)-المیزان، 16/344
(9)-جوامعالجامع، 3/331
(10)-تفسیر کبیر، 25/228
(11)-المیزان، 16/344
(12)-تفسیر المیزان، جلد شانزدهم، ص 344
(13)-تفسیر ابی السعود، 7/114
(14)-نورالثقلین، 4/301
(15)-همان، 4/302
(16)-تفسیر ابی السعود، 7/114
(17)-همان جا
(18)-مبادی العربیه، 4/25
(19)-نورالثقلین، 4/302
(20)-مفاتیح الجنان
(21)-المیزان، 16/343
(22)-تفسیر کبیر، 25/228
(23)-فی ظلال القرآن، 6/610
1-تبیان، شیخ الطایفه طوسی، مجلد 18، مؤسسه اعلمی، بیروت
2-تفسیر ابی السعود، قاضی القضاه امام ابی السعود محمد بن محمد العمادی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت
3-تفسیر کبیر، امام فخر رازی، چاپ دوم، دارالکتب العلمیه، تهران
4-تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، چاپ دوم، موسسه اعلمی، بیروت 5-فی ظلال القرآن، به قلم سید قطب، چاپ هفتم، داراحیاء التراث العربی، بیرت 6-قرآن کریم
7-مبادی العربیه(جلد چهارم)، رشید الشرتونی، چاپ اول، 1417 ه، دارالذکر (به نقل از بحار الانوار)
8-مناقب ابن شهر آشوب، تصحیح هاشم رسولی محلاتی، انتشارات علامه، قم.
9-نور الثقلین، شیخ عبد علی بن جمعه العروسی الحویزی، تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، افست علمیه قم.